کلاس آموزش روش تبلیغ مسائل دینی برای کودکان
توسط حجت الاسلام والمسلمین جهانبخش ساعت 19 شنبه 97/9/17 در سالن اجتماعات حوزه برگزار می گردد.
توسط حجت الاسلام والمسلمین جهانبخش ساعت 19 شنبه 97/9/17 در سالن اجتماعات حوزه برگزار می گردد.
طلاب عزیز پایه های 3 و 4 و 5 و 6 با توجه به انتخاب واحد درس پژوهش محور خود تا آغاز امتحانات ترم اول فرصت دارند تا تحقیق دست نویس را طبق جدول نصب شده در کلاس ها به معاونت پژوهش ارائه دهند.این تحقیقات به طور مستقیم در 5 نمره ترم تاثیر دارد.
جلسه هفتگی دعای توسل طلاب حوزه علمیه امام جعفر صادق(علیه السلام) آباده در مسجد شهید مطهری آباده برگزار شد.
حجت الاسلام عطایی از اساتید این حوزه و سخنران این جلسه پیرامون مباحث قلب و روح نکاتی را ایراد کرد.
قرائت دعای توسل و مناجات خوانی از برنامه های این مراسم بود.
عرفى شدن دین یا فقه، نخستین بار در غرب و نسبت به دین مسیحیت مطرح شد. پس از انقلاب اسلامى، این بحث درباره اسلام به میان آمد و عده اى این فکر را دنبال کردند که چگونه مى توان فقه یا دین را عرفى کرد؟
مقدمه
عرفى شدن دین یا فقه، نخستین بار در غرب و نسبت به دین مسیحیت مطرح شد. پس از انقلاب اسلامى، این بحث درباره اسلام به میان آمد و عده اى این فکر را دنبال کردند که چگونه مى توان فقه یا دین را عرفى کرد؟ پیش از ورود به بحث لازم است یادآور شوم که سیره فقهاى ما از زمان شیخ طوسى تاکنون (بلکه از عصر امام صادق(علیه السلام) تا به حال) این بوده که همواره به عرف مراجعه مى کرده اند و هیچ یک از آنان خود را بى نیاز از عرف نمى دانسته اند.
موارد مراجعه فقها به عرف
به عنوان مثال در چند مورد فقها به عرف مراجعه مى کنند:
1. در تبیین مفاهیم و رفع ابهام از آن ها: مثلاً فقیه براى فهم «صعید» در آیه ( فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدًا طَیِّبًا ) ( [36]) به لغت مراجعه مى کند. روشن است که لغت هم از عرف عام گرفته شده است. فقها در الفاظ مجمل به عرف رجوع مى کنند و یا به کمک عرف مشخص مى کنند که مثلاً لفظ «بیع» شامل «بیع معاطاتى» هم مى شود یا نه؟
2. در تبیین مصادیق: مثلاً آیا اراضى موات از انفال است. براى این که مشخص کنیم آیا مصداق موات، موات بالذات است یا موات بالعرض را هم در بر مى گیرد؟ در این باره به عرف رجوع مى کنیم.
3. در مسائل قضاوت و داورى: به این معنى که عرفیات هر قوم براى قاضى حجت است. به عنوان نمونه، زن و شوهرى در مهریه اختلاف دارند، مرد مدعى است مهریه را پرداخته، ولى زن منکر آن است. در این جا اگر قاضى بخواهد با مراجعه به اصل فقهى داورى کند، چون زن منکر است حق با زن است و مرد باید بیّنه و شاهد بیاورد. اما اگر در نزد آن قوم، دادن مهریه عرف باشد، قاضى مى تواند با استناد به عرف، زن را محکوم و به نفع مرد حکم دهد.
4. در رفع غرر: پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) از بیع غررى نهى کرده است، اما رفع غرر ممکن است در یک منطقه با کیل و در یک جا با وزن و در جاى دیگر با شمردن مشخص شود. در این گونه موارد فقه تابع عرف است. بنابراین فقه به این معنا عرفى است و از آن کمک مى گیرد.
عزیزان اگر گواهینامه نامه آقای صادقی را پیدا کرده اند به آقای صفائیان تحویل نمایند.